داوود یونسی متولد منطقهّی هودانلوی قوچان و از اقوام کورد کرمانج است. کوردهایی که از غرب آسیا به دستور شاه عباس صفوی به مرزهای خراسان تبعید شدهاند و با گذشت سالها هنوز فرهنگ، آداب و رسوم اصیل خود را حفظ کردهاند. به گفتهی کارشناسان ، این ماندگاری به واسطه موسیقی اصیل این اقوام سینه به سینه تا به زمان حال رسیده است. پای صحبتهای این خواننده محلی مینشینیم.
از چند سالگی به موسیقی علاقهمند و چطور وارد این حرفه شدید؟
من توسط پدرم که از خوانندگان سنتی منطقهی ما و به اصلاح لولوچی مراسمات عروسی بود از همان کودکی به موسیقی محلی علاقهمند شدم. پدرم همیشه از من حمایت میکردند و البته مشوق من به برای تحصیل هم بودند. برای گذراندن تحصیلات راهنمایی و دبیرستان از زادگاهم (روستای علاقهجنبان) در منطقه هودانلوی قوچان راهی شهر قوچان شدم. در آنجا در کنار تحصیل هر آنقدر که میتوانستم به جمع آوری و مطالعه در مورد موسیقی سنتی و اصیل ایرانی میپرداختم و همچنین چند سال کلاس آموزش دوتار و موسیقی نواحی خراسان را نزد استاد علیرضا اسلامی (از خانودهای موسیقیدان) سپری کردم. سپس در سال ۱۳۹۳ فعالیت هنری خود را با تشکیل یک گروه و تهیهی قطعههای کردی کرمانجی و همچنین فارسی محلی شروع کردم.
دربارهی سبک موسیقیتان توضیح بدهید.
سبک موسیقی من محلی است و سعی کردهام اصالتِ فوکلوریک خراسان را حفظ کنم. چیزهایی که از اساتید یاد گرفتم، ترانههای شاد محلی و برای مراسمات مختلف مثل عروسی و حنا بندون و… است. سعی میکنم به کمک تیم هنریام که از آنها تجربیاتی به دست آوردهام کارم را بهتر کنم و کارهای محلی ریشه دار انجام دهم. دوست دارم کارهایم عامه پسند باشند. با چند ساز کار میکنم مثل دوتار و کمانچه و کیبورد…. در واقع میشود گفت محلی و هم سنتی کار میکنم. .
تا کنون چه فعالیتهایی داشتهاید؟
در سال ۱۳۹۳ گروهی را از هنرمندان برجسته استان تشکیل دادم و شروع به ضبط کارهایم کردم. کارهایی که طی چند سال ساخته بودم و کارهایی را باهنرمندان صاحب سبک خراسان نعمت زنبیلباف ، محسن دولت و. . . تنظیم کردم و به صورت متنوع از سبکهای مختلف در محلی خراسان چندین قطعه و آلبوم منتشر کردم که باعث شهرت من شد. در استان خودمان آوازهام پیچید و ضبط آلبوم را ادامه دادم. سال ۱۳۹۴ کارشناسی موسیقی ایرانی را از موسسه غیرانتفاعی فردوس- مشهد گرفتم و به قوچان برگشتم. قبلا گروهی داشتم به نام «آوای ماندگار» که به دلایلی نامش را تغییر دادم و با نام اختصاصی خودم ادامه دادم. با این گروه در تک تک شهرهای خراسان و همچنین شیراز، کرمان و بندرعباس اجرا گذاشتهام. از فعالیتهایم در انتشار آلبوم، آلبومیبه نام « دخترقوچانی » با اسپانسری و تهیه کنندگی محمد آرتین (رسانه هنگ کرمانج در پلتفرمهای موسیقی دنیا با حق کپی رایت توسط شرکت بلیو آلمان) منتشر کردم. چندین آلبوم دارم که حدود ۴۰ تا موزیک تنظیم شده محلی از خراسان در آنها قرار دارد و دارای حق کپی رایت هستند و میتوان آنها را از پلتفرمهای برتر موسیقی دنیا از جمله اسپاتیفای ، آمازون موزیک ، اپل موزیک و. . . گوش کنید. در همین دو سه روز، استارت آلبوم «شبهای بی تو» را هم میزنیم. کارهای این آلبوم تنظیم شده اند و باید فقط سازهای زنده بزنیم و میکس و مسترینگ انجام دهیم. آلبوم شبهای بی تو در تابستان آینده منتشر میشود.
تاکنون با کدام یک از هنرمندان فعالیت مشترک داشتهاید؟
معروف ترینشان نعمت زنبیلباف بود. ایشان که یکی از هنرمندان محبوب و شناخته شده محلی خراسان هستند سال ۹۳ در اولین آلبومم، در قطعه چیروک با ساز اصیل دوتار با بنده همنوازی و همخوانی کردند. در آن آلبوم قطعه دیگری بنام فریاد با همکاری اقای زنبیلباف تنظیم شد که مورد استقبال فراوان مخاطبان محلی ما قرار گرفت. بنده همچنین با هنرمندان صاحب نام خراسانی دیگری از جمله محسن دولت، محسن میرزازاده، مرتضی جعفرزاده و. . . هم همکاری داشتهام.
برنامههای شما در آینده چیست؟
ضبط آلبوم بی قراری و یک آلبوم اختصاصی دارای حق کپی رایت با ویدیوهای اختصاصی برای معرفی کوردهای خراسان به جهان یکی از اهدافِ من است. با توجه به مشاورهها و هماهنگیهای انجام شده پخش این کارها در شبکههای تلویزیونی کوردزبان انجام میشود و همچنین قرار است در چند فستیوال خارجی شرکت کنم. سالهای قبل هم به این فستیوالها دعوت شدم؛ اما نتوانستم ویزای شینگن بگیرم.
همچنین میخواهم ادامه تحصیل بدهم و اتنوموزیکولوژی بخوانم. سال گذشته برای کنکور ثبت نام کردم و حتی کتاب هم خریدم، اما فرصت نکردم شرکت کنم. اتنوموزیکولوژی، موسیقی قومشناسی یا انسانشناسی است؛ اما از آنجا که این رشته نیاز به تخصص زبان دارد، برای انتخاب آن نیاز به تلاش بیشتری دارم. از دیگر برنامههایم این است که به کمک یکی از دوستانم به نام «محمد آرتین» که انسانی باسواد و فرهنگدوست است، مستندی پژوهشی درباره زندگی موسیقی دانهای محلی که مردم این خطه با کارهای هنری آنها خاطره دارند و کمتر شناخته شده اند، بسازیم. برایمان فرقی نمیکند که آن اساتید زنده هستند یا نه و کلیه مراحلِ کار نیز با هزینهی شخصیمان انجام خواهد شد. بعد از آلبوم بی قراری میخواهم آوازهای محلی خراسان را که دارای اصالت و ریشه هستند جمعآوری کنم. یا خودم میخوانم، یا خوانندهی دیگری. یک آلبوم آوازی و یک آلبوم حماسی (ریتمیک) ضبط میکنیم که احتمالا برای دو سال دیگر پخش خواهد شد. در سال ۱۴۰۳ هم میخواهم موزیکهایی که در عروسیها اجرا میکنیم، با ترانههای محلی ریشه دار خودشان ضبط کنم و به صورت آلبوم پخش کنم.
چرا با وجود کیفیت کاری و شهرت در صدا و سیمای استانی حضور نداشتهاید؟
بارها دوست داشتم این موضوع رو در یک گفت و گو بیان کنم و علت آن را جویا شویم؛ متاسفانه صدا و سیمای استانی ما از هنرمندان محبوب و مشهور استانی خیلی کم حمایت میکنند. با این که خیلی از همکاران صاحب نام محلی ما مخاطبان فراوانی دارند؛ اما در صدا و سیمای استانی، استقبال کمتری از آنها میشود و بیشتر کارهای ضعیف در برنامهها پخش میشوند؛ البته بنده به بقیه دوستان هنرمند جسارت نمیکنم، ولی دوست داشتم در کنار دیگرانی که در برنامههای شبکه همکاری میکنند، از هنرمندان پرطرفدار نیز استقبال به عمل آید. علت این کم توجهی به هنرمندان مشهورتر محلی را نمیدانم.
چرا اقدام به برگذاری فستیوالهای محلی با حضور مردم نمیکنید؟
در نظر داریم جمعی از نوازندگان برتر محلی را گرد هم در آورم و اقدام به برگزاری فستیوال محلی در شهرهای خراسان کنیم اما با توجه به شرایط پیچیده اخذ مجوز هنوز موفق نشدیم این برنامه را اجرا کنیم.
امکانات کافی برای اجرای موسیقی محلی در اختیار هنرمندان این عرصه وجود دارد؟
با توجه به تحقیقی که داشتیم در جشنوارههای مختلف بومیمحلی در خیلی از استانهای دیگر توجه ویژهای به بخش موسیقی آن خطه میشود؛ اما در استان ما خیلی کمتر از هنرمندان مشهور در جشنوارههای فرهنگی دعوت به عمل میآید و با کمال احترامیکه به هنرمندان قدیمی و صاحب سبک دارم، از بقیه دوستان و همکاران استقبالی نمیشود و این موضوع از سوخت ماشین ماندگاری فرهنگ و آیین موسیقی محلی ما میکاهد و این در حالیست که از چندین استان همجوار که بهکلی فرهنگ متفاوتی از ما دارند، استقبال میشود. کافی است که از میان مردم این خطه تحقیق کنید و متوجه شوید که آنان تا چه اندازه عاشق موسیقی هستند. من تمام دل خوشی و کارهایی که میکنم برای مردم این جاست. مثلا آلبومیساختم و حدود ۵۰ میلیون هزینه کردم اما چون سبک کارم محلی بود هیچ اسپانسری پیدا نکردم! با تمام این احوال، آلبوم را رایگان و برای لذت مردم در دسترس قرار دادم. وقتی مخاطبان میگویند کارهایت را دوست داریم، این تشکر برای من از هر تاییدیهای که از نهاد یا سازمانی بگیرم مهمتر و ارزشمندتر است.
به نظر شما جامعهی موسیقی و مخاطبان چقدر به انتشار کارهای فاخر اهمیت میدهند، در واقع میخواهم بدانم در حال حاضر موسیقی تجاری و مصرفی جایگاهشان نسبت به موسیقی فاخر در چه سطحی هست.
در این روند مخاطب بسیار موثر است. متاسفانه کارهای محلی و فولکلوریک طرفدار کمتری نسبت به موزیکهای جدید با ریتمهای تند دارد؛ اما بنده به اتفاق گروهم سعی داریم در کنار کارهای جدید برای کارهای فولک و آئینی فرهنگی نیز هزینه کنیم. همچنین بارها موزیکهایی را با تلفیق فولک و پاپ تهیه و منتشر کرده ام که بازخوردهای فراوانی داشته است. بنده فکر میکنم خیلی از مخاطبان موسیقی محلی ما با انتشار این کارهای پاپ فولک به اصالت خویش برگشتهاند و برای این آئین و فرهنگ زیبای محلی خراسان ارزش قائل میشوند. در واقع باید صراحتا بگویم چندین سال قبل به دلیل انتشار کارهای بسیار ضعیف و بی کیفیت مخاطبان کمی طرفدار موسیقی ما بودند در حالی که محتوای موزیکهای اصیل ما بسیار زیبا ، ارزشمند و در واقع فاخر بودند ، کیفیت لازمه را نداشتند.
بنده و همکارانم سعی بر بازخوانی این قطعات داریم. همچنین هدف من به شخصه تولید موزیکهای ماندگار است. در این میان لازم است برای انگیزهبخشی هنرمندان جوان و با استعداد ارشاد استان و صدا و سیما از کارهای فولک حمایت کنند تا در سطح وسیعتری دیده شوند و تنها وابسته به شبکههای مجازی کوتاه مدت نباشد. در واقع باید ارگانهای مرتبط فرهنگی با حمایت خود در چرخهی ماندگاری کارهای هنرمندان قرار بگیرند تا در مسیر مانا بودن موسیقی فولکلوریک برای نسلهای بعد حرکت کنیم.
دیدگاهتان را بنویسید